love&hate

 

آخرین دفعه باشه که اینجوری دلتنگ میشی

 

فهمیدی؟؟؟؟انقدرگریه نکن،انقدرنفس نفس نزن

 

اون دیگه رفته

 

تموم شد

 

بس کن

 

نذاربادیدن حال توبیشترعذاب بکشم

 

اگربه فکرت بودتنهات نمیذاشت،نمیرفت ودیگه حتی پشت سرش روهم نگاه نکنه

 

اگرحتی یکم ارزش واست قایل بودلااقل یه خبری ازت میگرفت

 

گفتم انقدرزجه نزن

 

تمومش کن

 

اون دیگه رفته وبرنمیگرده،یاطاقت بیاریاهمینجا زندگیتوتموم کن

 

چون منم دیگه طاقت ندارم ای دل صبورم

نوشته شده در یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,ساعت 18:46 توسط ardavan| |

 

دلم تنگه...دلم واسه اونی که همیشه می گفت دلتنگ نباش تنگه...

دلم واسه اونی که همیشه میگفت همه چیزدرست میشه،نگران هیچی نباش تنگه...

کاشکی حتی میشدیه نشونی ازش پیداکنم

کاشکی حتی میشدحرف دلموبهش بزنم وبگم که دوستش دارم

خیلی زودگذشت...

عشقی که فکرشومیکردیم سالهای سال میمونه،تاهمیشه...خیلی خیلی زودگذشت

یه روزبرگشت بهم گفت:

ازت نمیخوام که باهام باشی،نمیخوام بازم برگردی پیشم،فقط بهم بگوهنوزهمون حس قدیم روبهم داری؟؟؟؟هنوزم همونقدرواست مهمم؟؟؟

دوست داشتم بگم آره

توعشق منی،اما...

بهش گفتم:تمومش کن

داری منوگیج میکنی

بس کن

تقصیرخودم بود

واون رفت ورفت ورفت

حتی برنگشت تابگه خداحافظ

حتی برنگشت تابهم بگه مثل همیشه مواظب خودت باش

اون رفت

وتمام

نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 19:24 توسط ardavan| |

برو ادامه مطلب پشیمون نمیشی


ادامه مطلب
نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 19:11 توسط ardavan| |

می خواهم برگردم به روزهای کودکی

آن زمان ها که :

پدر تنها قهرمان بود

عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد

بالاترین نــقطه ى زمین، شــانه های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادر های خودم بودند

تنــها دردم، زانو های زخمـی ام بودند.

تنـها چیزی که میشکست، اسباب بـازیهایم بـود

و معنای خداحافـظ، تا فردا بود

نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 19:7 توسط ardavan| |

 

تنهایی،کلمه ای تکراریست که دربارش کاغذهای زیادی سیاه شده

به نظرمن هیچ مشکلی بالاترازاین نیست که دوروبرت رونگاه کنی وجمعیتی ازآدمهای جورواجور روببینی،اماحتی نتونی دهنت روبازکنی ودست دوستی به کسی بدی وحرف دلت روبهش بزنی

نوشته شده در دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:,ساعت 19:4 توسط ardavan| |

 

باسکوت خیلی از مشکل ها خود به خود حل میشه:وقتی می خوای

 کسی ندونه عاشقی،وقتی بخوای هیچکس نفهمه دلگیری،وقتی

نخوای کسی بدونه ازش بدت میاد و حتی وقتی که داری تو تنهایی پر پر

میزنی...سکوت چقد میتونه به ادم کمک کنه وقتی به وقتش ازش

استفاده کنی،اما...خیلی وقت ها نباید سکوت کرد و ما سکوت می

کنیم،مثل وقتی که اخرین فرصت را برای گفتن دوستت دارم از دست

می دهی...

نوشته شده در سه شنبه 7 شهريور 1391برچسب:,ساعت 14:59 توسط ardavan| |


آخرين مطالب
» آغاز دوست داشتن
» دل گرفته
» سهراب
» روزگار
» دوستت دارم........
» فروم وبلاگ
» بین رویاهای هر شب جستجویت می کنم
» غبطه
» دلتنگی
» حتی اگر حرفی هم نبود
» عشق
» در نگاهت
» نرم افزار ضد هک و جاسوسی
» تمام مطالب
» دلتنگی
» عکس های دل گرفته
» دوباره
» ای کاش
» دلتنگ

Design By : RoozGozar.com